۱۳۸۹/۱۰/۱۷

پونزده

  صدای عشق

  دیدم حالا که بابِ معین واشُده حیفه که صدایِ عشق رو رو نکنم.
  قبل ازینکه معین شروع کنه به خوندن، حدود یک و نیم دقیقه آهنگه. که این آهنگ خودش دو قسمته. قسمتِ اوّلش که یک جور مقدّمه حساب می‌شه برای قسمت دوّم خیلی بامزّه‌س. یک جوری‌یه. خیلی حسّ احتیاط رو در من تداعی می‌کنه. انگار یک نفر دامنشو گرفته بالا که داره راه می‌ره تو آب خیس نشه. بعدشم قسمتِ دوّمه که چیز خاصّی نداره. یک قسمت اوج می‌گیره و بعد می‌افته رو صدای معین. خیلی مِلو شوروع می‌کنه خوندن. ریتمِ قابل قبولی داره و یک‌سری چیزای عاشقانه داره می‌گه. تا می‌رسه به یه جا که خیلی قشنگ به یارو می‌گه که «با تو پرشور و نشاطم/ تو هیاهوی نگاتم» و ادامه ی ماجرا. بعدشم اوج می‌گیره و روالِ عادّی همه آهنگ‌هارو طی می‌کنه. همین. بعدشم یه جایی تموم می‌شه و سکوت.
  و دیگراینکه این /ش/های معین اونقدر که حرفش هست اعصاب من رو تحریک نمی‌کنه حقیقتش.

۱ نظر:

  1. یه نقدی هم روی این آهنگ اگه ممکنه بنویس شیدا جان. از کارای خوب آقای معین هست:

    http://www.backupflow.com/song/13129.htm

    پاسخحذف